داستان سرایی؛ هک رشدی که استارت‌آپ‌ها را از بحران اقتصادی کرونا نجات می‌دهد

هک رشد استارتاپ ها

آیا می‌دانید هک رشد چیست؟

برای شما توضیح خواهیم داد.

 

معمولاً واژه‌ هک، تداعی‌کننده‌ سرقت اطلاعات، کلاهبرداری و کارهایی از این دست است؛ اما ‌هک رشد کلاً موضوع دیگری است.

به مجموعه‌ کارهایی که به‌منظور رشد سریع‌تر یک استارت‌آپ انجام می‌شود هک رشد می‌گویند.

در واقع هک رشد میانبری است که برای رسیدن به رشد زیاد زده می‌شود. بیشترین رشد با صرف کم‌ترین هزینه‌ ممکن.

هک رشد استارتاپ ها

هکر رشد کیست؟

هکر رشد هم کسی است که تنها هدفش رشد است. هر قدمی که برای استارت‌آپ برمی‌دارد به منظور رشد است. نکته‌ مهم در مورد هکر رشد این است که باید از تمرکز خیلی بالایی برخوردار باشد؛ یعنی فقط و فقط بر رشد مجموعه تمرکز کند.

 

هک رشد برای بزرگ شدن استارت‌آپ‌ها

کرونا به هیچ‌کس رحم نکرد. کوچک و بزرگ را آزار داد و استارت‌آپ‌ها هم از این قضیه در امان نبودند. اکنون وقت استفاده از تکنیک‌های هک رشد برای استارت‌آپ‌ها است تا بتوانند خود را به چرخه‌ی رقابت بازگردانند.

هک رشد ترکیبی از استراتژی‌های مختلف است. کمی از این و کمی از آن. درصد این و آن را باید با توجه به داده‌هایی که در اختیار داریم و متغیرهای دیگر به دست‌ آوریم.

اگر ترکیب این استراتژی‌ها موفق عمل کند، رشد نمایی چشمگیری را شاهد خواهیم بود.

به همین جهت شاید بتوان هکرهای رشد را قهرمانانی نامید که از کهکشان دیگری برای کمک به استارت‌آپ‌ها آمده‌اند. خلاقیت و داشتن دانش تحلیل داده‌ها از ویژگی‌های اصلی این قهرمانان است.

برخی هم معتقدند هکرهای رشد در نوک هرم متخصصین دیجیتال مارکتینگ جا دارند؛ بالاتر از سئوکار، استراتژیست محتوا و … ؛ یعنی این افراد نابغه‌هایی هستند که هدف‌شان رشد و بزرگ‌ کردن مجموعه‌شان است.

ناگفته نماند که هکر رشد باید به تمامی این مهارت‌ها تا حدی مسلط باشد تا بتواند بهترین استراتژی را برای رشد سریع اتخاذ کند.

به‌هر‌حال داشتن مهارت هک رشد کار ساده‌ای نیست و نیازمند یادگیری و تجربه‌ بسیار است. پس هرفردی نمی‌تواند خیلی ساده هکر رشد شود.

بگذریم

این روزها یکی از رایج‌ترین تکنیک‌هایی که برای هک رشد استفاده می‌شود داستان سرایی است.

 

داستان سرایی برای رشد استارت‌آپ‌ها

داستان سرایی در کسب‌و‌کارها، چیزی فراتر از تبلیغات است. شاید بتوان گفت غیرقابل مقایسه!

هدف از داستان گفتن، داشتن ارتباط عمیق‌تر با مخاطبان است. داستان می‌تواند مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد و احساسات آن‌ها را تحریک کند. بدین‌ترتیب آن‌ها نمی‌توانند از محتوای پیش رویشان چشم بردارند. وقتی با داستان به این مرحله برسید، چند مزیت شامل حال‌ شما می‌شود. از جمله:

  1. اعتمادسازی: داستان‌ اگر خوب روایت شود، باعث می‌شود مخاطب احساس کند آن شخصیت، آن شرایط و … را می‌شناسد. نحوه‌ روایت و نحوه‌ نشان دادن قضایا از جنبه‌های مختلف، باعث می‌شوند برندتان بیشتر از قبل شکل انسانی به خود بگیرد و در نتیجه مخاطبان‌تان به شما اعتماد می‌کنند.
  2. بهبود نرخ تعامل: نتیجه‌ جلب اعتماد، افزایش نرخ تعامل است. درگیر کردن عواطف مخاطب، باعث می‌شود او هم احساستش را بروز دهد. داستان سرایی به استارت‌آپ‌ها کمک می‌کند لایک بگیرند، به اشتراک گذاشته شوند و دنبال کننده‌های جدید به دست آورند. (این دنبال‌کننده‌ها می‌توانند در شبکه‌های اجتماعی باشند و یا طرفداران جدید محصول یا خدمت شما)
  3. مشتری داستان را حفظ می‌کند: رابطه‌ای که بین داستان و برند به وجود می‌آوریم، باعث می‌شود تا مشتری آن را بهتر به خاطر بسپرد.
  4. افزایش اعتبار برند: تمام تاریخ بشر را داستان تشکیل داده است. از همان موقع که انسان‌های نخستین روی دیوار غارها نقاشی می‌کردند. تا به امروز که غول‌های سینمایی و تلویزیونی، بزرگان موسیقی، تبلیغات و حتی روزمره‌ هر شخصی، همگی داستان هستند. پس وقتی یک برند داستان می‌گوید، خودش را انسان نشان می‌دهد و این کار تصویر خیلی خوبی از آن را نشان مخاطب می‌دهد.

 

داستان سرایی برای رشد استارت‌آپ‌ها

 

نکاتی در مورد خلق یک داستان خوب برای رشد استارت‌آپ‌ها

ما فقط پیشنهاد می‌کنیم، اما اگر قانع شدید و تصمیم داشتید به منظور بازاریابی محتوایی از داستان سرایی استفاده کنید، نکات زیر به شما کمک خواهد کرد:

  1. مشخص کردن مخاطبین: قبل از فکر کردن به موضوع داستان‌تان، باید به مخاطبان این داستان‌ فکر کنید. داستان قرار است برای چه افرادی روایت شود؟ با چه روحیاتی؟ با چه سن‌و‌سالی؟ و سوال‌هایی از این دست. شناخت مشتریان بالقوه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
  2. هدف قصه گفتن را برای خود روشن کنید: در این قسمت باید انتهای داستان را در نظر بگیرید و به این فکر کنید که قرار است با گفتن این داستان به کجا برسید؟ اگر گفتن داستان‌تان قرار است به تقویت برند شما کمک کند، شیوه‌ روایت آن با زمانی که قصد دارید به یک نتیجه‌‌ اخلاقی برسید، متفاوت است. یا اگر می‌خواهید یک پویش خیریه راه‌اندازی کنید کاملاً باید رویه‌ دیگری را پیش بگیرید.
  3. قاب داستان را مشخص کنید: وقتی هدف داستان را مشخص کنید، می‌توانید در ذهن‌تان مسیر رسیدن به هدف را هم مجسم کنید. باید به متن روایت‌تان فکر کنید و مانند هر داستان دیگری باید مقدمه، قلاب، نتیجه‌گیری و … داشته باشد. اضافه کردن میزان مشخصی از محرک‌های احساسی را به هیچ‌عنوان فراموش نکنید.
  4. همیشه بُعد احساسی را در متن قرار دهید: این قابلیت خیلی کارآمد است. این گونه باعث می‌شوید مخاطب احساسی که شما دوست دارید را منتقل کند. گریه، خنده، خشم، شادی و … . حتی شاید نیاز نباشد شما از او بخواهید، بلکه همان احساساتش باعث می‌شوند او داوطلبانه چیزی که مدنظر شما بود را با دوستانش به اشتراک بگذارد.\

 

همه قصه دوست دارند

این یک حقیقت است. آدم‌ها، کوچک و بزرگ، عاشق داستان‌ها هستند. اگر کمی جست‌و‌جو کنید، متوجه می‌شوید که در چندوقت اخیر خیلی بیشتر بر اهمیت بالای داستان تاکید شده است.

اصلی‌ترین هدف داستان سرایی تحریک احساسات مخاطبان است. تحریک احساسات موجب می‌شود یخ مخاطب با برند بشکند و رابطه‌ عمیق‌تری میان طرفین به وجود بیاید.

پس تا می‌توانید از قصه و داستان استفاده کنید تا هر دو طرف راضی باشند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *